English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cosmetic U وسیله ارایش
cosmetics U وسیله ارایش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chains U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
sensor U وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
crawlers U وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
asynchronous U داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
crawler U وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
loop U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contention U وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
looped U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
peripheral U مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
loops U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contentions U وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
connectivity U توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
devices U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
built-in U نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
device U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
simulates U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulating U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
daisy chain U روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
simulate U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
tie down U وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
immersion proof U وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
trainer U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
trainers U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
daisy chain U باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
communication U مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
laser U وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
lasers U وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
plotters U وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotter U وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
outputs U اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
output U اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
devices U فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
device U فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
communication U بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
dual capable U جنگ افزار یا وسیله دو کاره وسیله یا جنگ افزاری که دونوع ماموریت انجام میدهد
from pillar to post U ازیک وسیله به وسیله دیگر
handshaking U سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshakes U سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshake U سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
interserviceable U قابل استفاده به وسیله چندقسمت یا چند نوع یکان وسیله چند یکانی
cycles U عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycle U عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycled U عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
mustered U ارایش صف
coiffures U ارایش مو
atactic U بی ارایش
parergon U ارایش
coiffure U ارایش مو
grooming U ارایش
syndiotactic U هم ارایش
attack pattern U ارایش تک
ornamentation U ارایش
arramgement U ارایش
toilets U ارایش
arrangment U ارایش
dressings U ارایش
toilet U ارایش
layout U ارایش
toilette U ارایش
make up U ارایش
toiletry U ارایش
mounting U ارایش
isotatic U تک ارایش
head-dresses U ارایش سر
compositions U ارایش
dressing U ارایش
headdress U ارایش سر
mountings U ارایش
headdresses U ارایش سر
layouts U ارایش
garnishment U ارایش
scissoring U ارایش
composition U ارایش
muster U ارایش صف
arrangements U ارایش
mustering U ارایش صف
embellishments U ارایش
embellishment U ارایش
musters U ارایش صف
hairdressing U ارایش مو
attire U ارایش
flower piece U ارایش گل
arrangement U ارایش
habiliment U ارایش
fleuron U ارایش گل
inornate U بی ارایش
inflorescence U ارایش
head tire U ارایش مو
head piece U ارایش
finery U ارایش
formation U ارایش
decor U ارایش
adorning U ارایش
demanded U جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demand U جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
touches U وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
demands U جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
touch U وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
dangerous goods by road agreement U موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
phase U وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
tranship U نقل وانقال بار وغیره از یک وسیله یاکشتی به وسیله یاکشتی دیگری
phases U وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
phased U وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
clipboards U تخته ارایش
figs U ارایش صف ارایی
atactic polymer U بسپار بی ارایش
deploy U ارایش گرفتن
deploying U ارایش گرفتن
decorations U ارایش تزیین
decorations U ارایش کردن
deploys U ارایش گرفتن
fig U ارایش صف ارایی
rearrangment U باز ارایش
preparation U تهیه و ارایش
anthotaxy U گفتار در ارایش گل
tactical formation U ارایش تاکتیکی
deployment U ارایش قشون
panicle U ارایش افشان
purfle U ارایش دادن
polychasium U ارایش خوشهای
preparations U تهیه و ارایش
syndiotactic polymer U بسپار هم ارایش
phyllotaxy U ارایش برگی
embellish U ارایش کردن
ornamentally U برای ارایش
embellished U ارایش کردن
arborization U ارایش درختی
spadix U ارایش غلاقی
embellishing U ارایش کردن
to set off U ارایش دادن
stack the defence U ارایش دفاعی
embellishes U ارایش کردن
randomization U ارایش تصادفی
configurations U ارایش فضایی
configuration U ارایش فضایی
ament U ارایش نگینی
phyllotaxis U ارایش برگی
atomic configuration U ارایش اتمی
electron configuration U ارایش الکترونی
pin money U هزینه ارایش زن
head dress U لچک ارایش سر یا مو
cosmetology U ارایش زنانه
dresser U میز ارایش
dressers U میز ارایش
dressing table U میز ارایش
dressing tables U میز ارایش
beautifying U ارایش دادن
beautify U ارایش دادن
beautifies U ارایش دادن
garnishes U ارایش دادن
garnished U ارایش دادن
panicle U ارایش خوشهای
formation U ارایش جنگی
decker U ارایش دهنده
decorate U ارایش دادن
decorates U ارایش دادن
decorating U ارایش دادن
cosmetics U فن ارایش وتزئین
ornament U اراستن ارایش
floridly U با ارایش زیاد
fluting U ارایش شیاری
disembellish U بی ارایش کردن
clipboard U تخته ارایش
fronton U ارایش سنتوری
diamond formation U ارایش لوزی
attire U ارایش کردن
cosmetic U فن ارایش وتزئین
deeorative U ارایش بخش
garnish U ارایش دادن
plumes U ارایش دادن
clip art U هنر ارایش
cinqfoil U ارایش پنجهای
manicuring U ارایش کردن
basketlike arrangemment U ارایش سبدی
mass formation U ارایش توده
wedge formation U ارایش مثلث
array U ارایش ارایه
arrays U ارایش ارایه
verticillation U ارایش حلقوی
umbel U ارایش چتری
manicures U ارایش کردن
manicured U ارایش کردن
military posture U ارایش نظامی
combat formation U ارایش رزمی
plume U ارایش دادن
isotactic polymer U بسپار تک ارایش
head-dresses U پوشاک سر ارایش مو
decoration U ارایش کردن
beautified U ارایش دادن
headdress U پوشاک سر ارایش مو
lard vt U ارایش دادن
manicure U ارایش کردن
decoration U ارایش تزیین
headdresses U پوشاک سر ارایش مو
radar prediction U بررسی به وسیله رادار تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله رادار
devices U یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
device U یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com